skip to Main Content

چون که ببوسم گل احمد به لب

احمدی نگین ۱

حمد خدایم به زبان می کنم
تابش نوری به جهان می کنم
چون که ببوسم گل احمد به لب
ذکر فراوان به دهان می کنم

ذکر عمل به ز بیان از دو لب
آنچه که او گفته همان می کنم

دوست چو شد همسفر این سفر
دشمن او را نگران می کنم

بسته شدم کشته شدم باک نیست
همت خوش همتیان می کنم

نام خدا نام امین بر لسان
تا نفسی هست،بیان می کنم

هر دم من مرگ ز در می رسد
راست که من ترک جهان می کنم

گر که محمد نشود شافعم
اشک رخسار , روان می کنم

 

شعر از نگین احمدی

12 دیدگاه

  1. نگین جان امیدوارم این استعداد شکوفا شده شعر سرایی در شما برای همیشه فعال بماند ودر آینده شاهد شعرهای جدید شما باشیم.

  2. اشعارت پر معنی و پر احساس
    از اینکه دخترای بستکی هم اینجوری شعر میگن به خودم افتخار کردم
    وبلاگ خبری بادگیر ازت تشکر میکنیم که به جوانان بستک بها میدی

پاسخ دادن به مکیه برغش لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top