skip to Main Content

حادثه…

حادثه

حراسی ۱

دیگر از حادثه تا حادثه ها فاصله نیست
و دگر از بدی حادثه ها هم گله نیست

غرقه در موج فنا هستم و بی شوق نجات
بعد ازین مرحله در عشق دگر مرحله نیست

و به پاداش غمی کهنه و سنگین در عشق
جز بلا این دل دیوانه ما را صله نیست

خسته در چاه غم عشقم و همچون یوسف
که مرا شوق زلیخاست ولی قافله نیست

و به سودای لبش حامل پیغام غمم
او ولی با غم عشق دل من حامله نیست

من به سودای لبی در ته چاهی محبوس
و کسی را سر چاه آمدنی حوصله نیست

خارج از حوصله گشتیم دریغا از ما
پاسخ عشق برای من مجنون بله نیست

عبدالرحمن حراسی

 

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top