skip to Main Content

دل ز تو بردن چه خوش است…

دل ز تو بردن چه خوش است!

علیپور فرامرز ۱

بر سـر زلف سمــن سای تو مردن چه خوش است

باده از کاسه ی لب های تو خوردن چه خوش است

***

دل به دامـــان طـــربنـــاک نسیــم مـژه ات

تا دم صبــح ابد سخــت فشـردن چه خوش است

***

کوس حـق سـر زدن و کـف زدن و مستـی مـی

بـر لـب بام جهان بی سر و گردن چه خوش است

***

کیمیـــای ملــک و گـوهـــر باغ ملکـــوت

زیــر پای قــــدمی پاک سپردن چه خوش است

***

عشــوه از لالــه ی سـرمســت و لـب طنـازت

بـه بهــای نفسـی زنــده و مردن چه خوش است

***

مــرده ام ساقـــی و پیمــانه ندارم چــــه کنم

چه کنم گـر نبرم؟ دل ز تـو بردن چه خوش است .

 

 

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top