skip to Main Content

علامه شیخ الاسلام شیخ عبدالرحمن سلطان العلماء از بزرگان منطقه

علامه شیخ الاسلام شیخ عبدالرحمن سلطان العلماء از بزرگان منطقه

علامه شیخ الاسلام شیخ عبدالرحمن سلطان العلماء از بزرگان منطقه و شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان در جنوب ایران بوده‌است. نام کامل وی: شیخ عبدالرحمن بن یوسف الخالدی المخزومی. نسب ایشان به «سیف الله المسلول» خالد بن ولید بن المغیره می‌رسد. ایشان در شهر بستک دیده به جهان گشودند، دوران کودکی در زادگاه وخود وسپس برای کسب علم به مدارس دینی کوهیج رفتند. در نوجوانی برای ادامه تحصیل رهسپار دیار هند شدند، از آنجا به کشمیر ، مکه ، مدینه ، الاحساء ، رفتند. از آنجا نیز به مصر رفتند ودر دانشگاه ازهر شریف تحصیل علم نمودنمد. سپس به بستک مراجعت نمودمد ودر آنجا مدرسه ساختند و به کودکان آموزش می‌دادند. در بستک قوام السلطنه لقب «سلطان العلماء» به ایشان دادند. ایشان در مدرسه خود مشغول تدریس بودند تا اینکه در سال ۱۳۲۶ هحری قمری ودر اثر اغتشاش بستک را ترک نمودند ورهسپار بندر لنگه شدند. در آنجا مدرسه «الرحمانیه» بنیادگذاری نمودند وبه دانش آموزان علوم شرعی ودینی تعلیم می‌دادند. ایشان در سال ۱۳۶۰ هجری قمری در لنگه این دار فانی را بدرود گفتند.

بدون شک معرفی شخصیتهای بزرگ معاصر کاری بس دشوار است که مستلزم تحقیق عمیق و مطالعه دقیق سیرت و تاریخ آنان بوده و با نگارش شرح حالی مختصر نمی توان به تمام ابعاد زندگیشان پرداخت. ولی من باب گفتار حکیمانه (مَا لایُدْرَکُ کُلُّهُ لا یُتْرَکُ جُلُّه) بر آن شدیم که حداقل به برخی از زوایای زندگی ایشان نگاهی بیاندازیم.
شخصیت مورد نظر این مقام یکی از علمای اعلام جنوب است که پس از سالها سیر و سفر در مسیر علم اندوزی به آموزش علوم دینی و خدمت به مردم در منطقه بستک و بندرلنگه پرداخت. آری وی شیخ عبدالرحمن خالدی بود که در میان مردم به سلطان العلماء معروف شد. عبدالرحمن بن یوسف بن عبدالرحمن بن محمد على بن عبدالرحمن بن عبدالله بن ملاحسین خالدى، نسبش به مجاهد نستوه، سیف الله المسلول خالد بن ولید مخزومى قریشى مى رسد. او در بستک، در خانواده اى مذهبى دیده به جهان گشود و مقدمات علوم را نزد پدر خویش یاد گرفت.

در جستجوی علم:
از همان دوران کودکى به دلیل شوق و رغبتی که به کسب علم داشت پا به این عرصه نهاد و در روستای کوهیج که در آن برهه مهد تعلیم و تربیت بود و به دارالعلم شهرت داشت از محضر عالمى برجسته همچون شیخ محمد شافعی کسب فیض نمود. سپس سلسله سیر و سفرهای علم اندوزی این جوانمرد که در واقع یادواره رحلات علمی سلف صالح بود آغاز گشت و به جاهای زیادی من جمله هند، کشمیر، کردستان، بغداد، بصره، مکه، مدینه و ….. مسافرت کرد و در نهایت روانه ی مصر شد و از چشمه ی جوشان علمای «الأزهر» سیراب گشت.

بازگشت به دیار:
ایشان پس از سالها تلاش و کوشش و شکیبائی در مسیر تحصیل علم، به مصداق
آیه ی
(وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّهً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا
فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ)
[توبه:۱۲۲] به زادگاهش بازگشت و در سال ۱۳۰۱ هجری قمری «مدرسه ی رحمانیه» را تأسیس نمود و در آنجا به نشر آموزه های دینی و معارف اسلامی به دو زبان عربی و فارسی پرداخت.
رفته رفته فعالیتها و تلاشهای دینی ایشان گسترش یافت و نبوغ علمی و جایگاه اجتماعی ایشان نه تنها برای عموم مردم، بلکه در محافل اهل علم و مجالس خواص برجسته گشت. بنابراین به پیشنهاد علمای منطقه و حمایت صولت الملک (خان بستک) از سوی قوام السلطنه والی فارس به «سلطان العلماء» ملقب گشت.
از شاخص های اخلاقی ایشان می توان به حق گویی و صراحت لهجه اشاره کرد. وی در برابر اجحاف و حق کُشیهای برخی از حکام ایستادگی می کرد و با سلاح برنده امر به معروف و نهی از منکر به دفاع از حقوق ستم دیدگان بر می خواست.

هجرت به لنگه:
در سال ۱۳۲۷ هجری قمری به دلیل خلع محمد علی شاه قاجار از سلطنت، فضای کشور آشوب زده شد و به دنبال آن فضای اجتماعی و سیاسی منطقه لارستان و بستک نیز آشفته و نابسامان گشت. شیخ این اوضاع را برای پیشبرد اهداف و برنامه ها نامناسب دیده، و به مصداق آیه ی (وَمَنْ یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَهً… ) [نساء: ۱۰۰] بار سفر بست و به بندرلنگه مهاجرت کرد.
در آنجا فعالیتها از سرگرفته شد و با بنیان گذاری مدرسه رحمانیه که متعاقباً به «مدرسه ی دینی سلطان العلماء» معروف شد، سالها به جهل زدایی، نشر آموزه های دینی و پرورش نسلی آگاه و بیدار همت گماشت.

شاگردان سلطان العلماء:
در طول عمر پر برکت شیخ، شاگردان زیادى نزدشان تلمذ کرده و از محضر علم و شخصیت ایشان کسب فیض نموده اند، علماء و فضلایی همچون مرحوم شیخ زکریا کمالی دانشمند مشهور جزیره ی قشم، مرحوم سید عبدالرحیم خطیب مرجع اهل سنت بندرعباس، مرحوم شیخ ابراهیم و شیخ عبدالله انصاری از علمای قطر، و مرحوم شیخ عبدالرحیم انصاری از علمای مدینه منوره، مرحوم شیخ محمد نور مدنی (شیخ لاور) و مرحوم سید أمیر شیخ قتالی (بنیانگذار مدرسه دینی بندرخمیر) و مرحوم شیخ احمد نور کهتویی از جمله شاگردان وی به شمار می آیند.
و البته پرواضح است که فرزند برومندشان، شیخ محمدعلی خالدی از بارز مردان این میدان است، که پس از رحلت پدر، سکان داری این کشتی مبارک را به نیکی به عهده گرفت و در خطه جنوب رجالی را بساخت تا منادی حق و حقیقت بوده و حرکت دانش و اصلاح جامعه را با درایت و حکمت به سرمنزل مقصود رهنمون سازند.

آثار و تألیفات:
سلطان العلماء دست و قلم توانمندی برای نگارش علوم دینی داشته، و در این حوزه نوشته های ارزشمندی – که اکثرا به زبان عربی است- را از خود به جای گذاشته است. کتابهایی چون: شرح نظم متن منهج الطلاب (در پنج جلد)، نبراس الهدی شرح قطر الندی (در علم نحو)، ظهور الحقائق (در سیرت پیامبر) و الفوائد الصمدیه (در علم نحو) از جمله تألیفات ایشان به شمار می آیند.

وفات:
این بزرگ مرد پس از سالها نشر تعالیم دینی، دعوت و ارشاد مردم و خدمت به جامعه در روز شنبه سوم محرم سال ۱۳۶۰ هجری قمری چشم از جهان فرو بست و به لقای پروردگار رحمان شتافت و در بندرلنگه به خاک سپرده شد.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top