skip to Main Content

حال من با تو عجب حالی به حالی می شود

شعر از:  فرامرز علی پور

علیپور فرامرز ۱

حال من با تو عجب حالی به حالی می شود
کاسه ی صبرم زمانی کز تو خالی می شود

با هزاران وسوسه می آید این اندیشه و
زیر پاهای شما همرنگ قالی می شود

شاخه ی بشکسته ی کهنه درخت طاقتم
در هوای خنده ات ، تازه نهالی می شود

تا که می خواهد غزل هایم بنوشد از لبت
طعم لب های شما هم پرتقالی می شود

عطر افسون میزنی بر خستگی هایم وَ باز
چشم هایت عاشق چشم اهالی می شود

هفته‌هایم بی تو و این هفته هم مثل همه
روز و شب هایم که ناگه ، ماه و سالی می شود

پنجه‌هایم همنشین گیسوان مِی‌خوشت
امشب آیا دیدن ما احتمالی می شود؟

2 دیدگاه

  1. عزیز دلم بسیار شعر قشنگی بود .امیدواریمم به همراه دختر عزیزمون النا بتونم حامی خوبی واست باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top