skip to Main Content

هنوزم زمستونِ چشمای تو

هنوزم زمستونِ چشمای تو

علیپور فرامرز ۱
هنوزم زمستونِ چشمای تو
واسه م بوی گل میده ، بوی بهار
بیا خنده کن ، آسمونو ببین
بیا ابری شو رو تنِ من ببار

چقد با تو پلکام نفس میکشه
همین حسّت ای کاش تکرار شه
چقد لمس‌‌‌‌‌‌‌ این لحظه ها خاطره‌ست
خدایا کمک ، بلکه بیدار شه !

شب از بوی پیراهن گل گلی‌ت
تموم اتاقو نفس می‌کشم
نمی‌دونم انگار بی‌حوصله‌م
از هر چی که تقدیره پس می‌کشم

سحر خواب آرومو از من بگیر
می‌خوام چشمات از گریه‌هام تر بشه
سفر می‌کنم با تو ، شاید شبی
هلال دو ابروتو از بر بشه

یه روزی نشونیتو گم می‌کنم
اگه از تو تنهایی هام پُر نشه !
میرم هق هقم رو به ابرا میدم
امیدوارم از من ، دلخور نشه

نشستم کنارت ولی فاصله
نمی‌تونه دوریتو باور کنه
خداحافظی سخته لطفا بمون
بخند،گوش هفت آسمون کر کنه .

( فرامرز علی پور )

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top